وفات حضرت زينب(س)

1

وفات بي بي دو عالم
عمه سادات
اسوه صبر و مقاومت
شير زن دشت كربلا
خانم زينب كبري(س)را
خدمت ساحت مقدس امام زمان(عج)
عموم شيعيان جهان
و زنده ياد سيد جواد ذاكر
تسليت عرض ميكنم

                 وفات حضرت زينب(س)

برگهایی از حیات زینب كبری
 
ولادت
ثمره ازدواج مبارك علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام
پنج فرزند به نام های
حسن، حسین، زینب، ام كلثوم و محسن است
در تاریخ ولادت زینب علیها السلام اختلاف است.
در ریاحین الشریعه آمده است كه میلاد آن حضرت را،
برخى پنجم ماه‏جمادى الاُولاى سال ششم،
بعضى اوایل شعبان آن سال،
بعضى در ماه رمضان
و برخى دیگر در دهه آخر ماه ربیع‏الثانى
و طبق نقلى ماه محرم سال پنجم هجرت ذكر كرده‏اند
ولى هیچ‏یك از این اقوال دلیل محكم تاریخى ندارد.

نامی آسماني
هنگام ولایت زینب كبری،
چون رسول خدا در سفر بود،
فاطمه(س)از همسرش علی(ع)درخواست كرد كه نامی برای فرزندشان انتخاب كند.
علی(ع)در جواب فرمود: من بر پدرت سبقت نمی‌گیرم،
صبر می‌كنیم تا پیامبر از سفر برگردد.
چون پیامبر بازگشت
و خبر ولادت نوزاد زهرا را از زبان علی علیه السلام شنید
فرمود: فرزندان فاطمه فرزندان منند ولی خداوند درباره آنان تصمیم می‌گیرد.
بعد از آن جبرئیل نازل شدو پیام آورد كه خداوند سلام می‌رساند
و می‌فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید كه این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ام.
آن گاه رسول خدا زینب را گرفت و بوسید و فرمود:
توصیه می‌كنم كه همه این دختر را احترام كنند، كه او مانند خدیجه كبری است.
یعنی همان گونه كه فداكاری های خدیجه در پیشبرد اهداف پیامبر و اسلام بسیار ثمربخش
بود،
ایثار،صبرواستقامت زینب در راه خدا نیز در بقا و جاودانگی اسلام از اهمیت
ویژه‌ای برخوردار است.
زینب،یعنی زینت پدر
و این نامی است كه خداوند برای دختری انتخاب كرد،
كه با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ شد
و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت.
و این است كه نام زینب در تاریخ كربلا كه تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است،
به خاطر فداكاری‌هایش، زیبا،‌درخشان و جاودانی است.

زندگی مشترك
آن هنگام که زینب به سالهای تشكیل زندگی مشترك نزدیك شده بود می‌دانست كه ازدواج
برای هر زنی حق طبیعی و شرعی است و روی گردانی از این سنت، خارج شدن از آئین پیامبر
اسلام است.
زینب با ازدواج كه عمل به سنت پیامبر خداست،‌ رسالت بزرگی را كه بر دوش دارد فراموش
نمی‌كند. او می‌داند كه باید در تمام صحنه ها و لحظه ها در كنار برادرش باشد. او
می‌داند كه به ثمر نشستن قیام حسین و شهادت عزیزانش، نیازمند آزادگی در اسارت، صبر
و پایداری،‌ و پیام رسای او به گوش تاریخ بشریت است.
از این رو زینب در قرارداد ازدواجش شرط همراهی با برادرش حسین را قید می‌كند تا از
وظیفه مهم خود باز نماند. از شخصیتی متعهد به اسلام و دوستدار اهلبیت، چون عبدالله
بن جعفر كه به خواستگاری دختر علی آمده است، انتظاری جز پذیرش این شرط نیست. به هر
صورت مراسم خواستگاری پایان می‌یابد و عبدالله بن جعفر به افتخار همسری زینب كبری
نائل می‌گردد.
زندگی حضرت زینب(س)قرین نهضت عاشورا شده است و ایشان نقشی بسیار سازنده در آن ایفا
نمودند از اینرو به تحلیل و مطالعه زندگی آن حضرت از این منظر خواهیم پرداخت بحث در
این خصوص را حول دو محور پیگیری خواهیم کرد.

مشارکت در امور جامعه
قیام و نهضت امام حسین(ع)، دو مرحله داشت.
مرحله نخست، مرحله مبارزه،جهاد و شهادت،
و مرحله دوم مرحله پیام‏رسانى و بیدارگرى،
اگر نهضت امام‏حسین(ع) در همان مرحله نخست خلاصه مى‏شد
و كسى نبود كه پیام نهضت را به گوش مردم آن زمان برساند،
ماه‏ها زمان لازم بود تا به طور طبیعى خبر قیام امام(ع) به شهرهاى اطراف برسد.
شاهد این مدعى این است كه پیش از ورود اهل‏بیت امام(ع) به مدینه
مردم آن شهر هنوز از رویدادهاى كربلا بى‏خبر بودند. در این مدت یزیدیان با آن همه
امكانات تبلیغاتى، كه در اختیار داشتند، به راحتى مى‏توانستند، وقایع كربلا را در
راستاى منافع خود تحریف كنند و به گونه‏اى به گوش مردم برسانند كه براى حكومت یزید
كم‏ترین ضرر و زیان را در برداشته باشد. در این صورت تا حدّ بسیار زیادى از تأثیر
قیام امام‏حسین(ع) در جامعه آن زمان و جوامع آینده مسلمانان كاسته مى‏شد، و به طور
قطع ما امروز شاهد این همه آثار و بركات براى نهضت امام حسین(ع) نبودیم.مشاركت و
حضور زنان در صحنه‏هاى گوناگون جامعه از مسائلى است كه در زمان حاضر پیرامون آن
فراوان سخن گفته مى‏شود. اصل حضور بانوان در صحنه اجتماع مسأله‏اى مورد توافق است
اما در شرایط و محدوده آن اختلاف است. آنچه در این باره به طوربسیارفشرده و مختصر
مى‏توان گفت؛ این است كه، هر كار جمعى و گروهى نیازمند افرادى باتخصص‏ها و
مهارت‏هاى گوناگون است كه به هر یك از آنان مسئولیتى متناسب با تخصص و مهارتش
واگذار شود.
به كار گرفتن اعضاى یك مجموعه در كارى بر خلاف تخصص و مهارتش سبب ناكارآمدى آن
گروه و به هدر رفتن تلاش آنان خواهد شد. شادابى و نشاط هر جامعه و تربیت نسل جدید
در گرو این است كه بشر از دو جنس مخالف زن و مرد، با ساختمان وجودى و روحیات متفاوت
و گوناگون آفریده شوند، و هر یك از آنان متناسب با شرایط جسمى و روحى خود عهده‏دار
انجام مسئولیتى گردند. در این صورت است كه پیوند خانواده مستحكم مى‏گردد، در پرتو
آن به جامعه روح نشاط و شادابى دمیده مى‏شود،و فرزندانى با شخصیت، با ایمان، لایق،
نوعدوست، راستگو و درستكار به جامعه تحویل مى‏گردد؛ ولى اگر هر یك از زن و مرد
وظیفه‏اى را كه جهان تكوین و نظام آفرینش بر اساس شرایط جسمى و روحى به عهده آنان
گذاشته، به خوبى انجام ندهند و به كارى دیگرمشغول شوند، بنیان خانواده متزلزل
مى‏گردد و در نتیجه جامعه گرفتار اختلال فرهنگی تربیتى خواهد شد. وظیفه اصلى زنان و
بانوان هر جامعه تربیت و پرورش نسل جدید آن جامعه و گرم نگهداشتن كانون خانواده
است؛ از این رو اشتغال به هر كارى كه زنان را از انجام این وظیفه خطیر بازدارد،
آنان را از رسالت اصلى خود بازداشته است و علاوه بر آنكه زیان‏هاى غیر قابل جبرانى
بر جامعه وارد مى‏سازد، زنان را نیز از شخصیت و هویت واقعى خود تهى نموده، به آنها
شخصیت كاذب و دروغین مى‏بخشد؛ چرا كه كمال و شخصیت هر انسان در آن است كه
توانایى‏ها و استعدادهاى خود را به خوبى بشناسد و آنها را به فعلیت برساند.
بنابراین یك اصل مهم و اساسى كه در مشاركت زنان درصحنه‏هاى گوناگون جامعه باید به
آن توجه شود این است كه پذیرش هرگونه مسئولیتى از سوى آنان نباید به وظیفه اصلى
آنها كه تربیت نسل جدید جامعه و گرم نگهداشتن كانون خانواده است كم‏ترین لطمه و
آسیبى وارد سازد.

جایگاه حضرت زینب (س) در نهضت حسینی
تردیدی در نقش حضرت زینب در حفظ کردن قیام عاشورا و ابلاغ پیام آن نیست. بدون شک بی
حضور آن حضرت این قیام به بلوغ و سرانجام مطلوب خویش نائل نمی گشت.
به نظر می رسد در انیجا لازم است این امر مورد تحلیل قرار گیرد که جایگاه حضرت زینب
(س) در این میدان چه بود. ما در این که بخش مهمی از ابلاغ پیام عاشورا به صورت صحیح
و تنویر افکار مردم آن زمان که در اثر تبلیغات زیاد حقیقت امر برایشان مشتبه شده
بود تردیدی نداریم. اما سوال این است که آن حضرت از چه جایگاه و مقامی این وظیفه را
به سرانجام مطلوب خویش رسانده و آن را رهبری کردند.
خوب است ابتدا نگاهی به نقش عوامل مهم در این حادثه بپردازیم
در آن برهه از زمان شاهد عملا حضور کسی بودیم که بازی با میمون و شرابخواری به عادت
او بدل شده بود و البته ادعای خلافت مسلمین را نیز در میان مردم داشت از سویی نیز
در تلاش بود تا این نظر را بر امام و ولی مسلمین یعنی امام حسین ع نیز دیکته نماید.
هر آنچه خود می نمود با بیشرمی تمام اسلامی می دانست و جامعه را نیز با خوی کثیف
خود به این سوی می برد. امر آن چنان شده بود که دیگر اسلامی که پیامیر خاتم برای
مردم به هدیت آورده بود در حال تبدیل شدن به ماهیت جدیدی بود امام حسین ع در بیانی
اوضاع آن زمان را چینین تبین می فرمایند اَلا ترونَ أنّ الحقَ لا یعملُ به وأنّ
الباطلَ لا یتناهی عنهُ ، لِیرغبَ المؤمنُ فی لقاء الله مُحِقاً (آیا نمی بینید كه
به حق عمل نمی شود واز باطل نهی نمی گردد ؟ در چنین شرائطی مؤمن به لقای خدا سزاوار
است .
مسأله نقش حضرت زینب را نباید صرفاً از دیدگاه عاطفى و روابط نسبى توجیه و تحلیل
كرد، بلكه اینجا بحث امام و مأموم مطرح است
مومن به لقای خدا سزاوارتر است! پس آنکه امام مسلمین است و هدایت امر مردم بر عهده
اوست چه باید بکند؟
در جایی حضرت رو به ولید فرماندار مدینه می فرمایند «أیّها الامیر! إنّا اهل بیت
النبّوّة و معدن الرّسالة و مختلف الملائكة و بنا فتح اللَّه و بنا ختم اللَّه و
یزید رجل فاسق شارب الخمر قاتل النّفس المحرمه و مثلى لا یبایع بمثله و لكن نصبح و
تصبحون و ننظر و تنظرون أیّنا أحقّ بالخلافة و البیعة؛
اى امیر، ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و محل آمد و شد ملائكیم و خداوند به ما شروع
مى‏كند و به ما پایان مى‏دهد - همه امور هستى به بركت وجود ماست - در حالى كه یزید
مردى است فاسق و شراب‏خوار و كسى است كه خون حرام بر زمین مى‏ریزد و علناً به فسق و
فجور مى‏پردازد و كسى مانند من با شخصى مثل او بیعت نمى‏كند ولى - مهلت بده - تا
صبح شود و دو طرف در كار خود بیندیشیم تا معلوم شود كدام یك از ما به خلافت و بیعت
سزاوارتریم.»
امام ع با عمل خود و ایجاد نهضتی که شعله های سوزان هنوز دامان ظلم را گرفته است به
عهد خود در بیداری امت اسلام و حراست از نهضت جدشان رسول خدا ص وفا کردند این سخنان
نشان می دهد آنچه امام ع انجام داد از جایگاه یک امام معصوم است

با بررسی این تحلیل اینک مناسب است تا در خصوص شان حضرت زینب کبری س نیز در بیداری
و افشاگری جریان حاکم بپردازیم
مسأله نقش حضرت زینب را نباید صرفاً از دیدگاه عاطفى و روابط نسبى توجیه و تحلیل
كرد، بلكه اینجا بحث امام و مأموم مطرح است. اینجا زینب (س) خود را فردى مى بیند كه
باید براى حفظ جان امام معصومش خطر را به جان بخرد و از دشمن نهراسد. در كربلا هم
وقتى امام سجاد (ع) را در میان خیمه آتش گرفته مى بیند، براى نجات او، خود را به
آتش مى زند. آرى، او مدافعى است كه جگر شیر دارد. او كه هلهله شادى و سرود فتح و
پیروزى دشمن غدار را مى شنود و ناله جانسوز كودكان در زیر فشار بند طناب گوشش را مى
آزارد، پیش از همه چیز در فكر مسئولیت خطیر خود، یعنى حفظ جان امام است. او لب به
سخن مى گشاید، نفس ها در سینه ها حبس و انگشت تعجب به دهان گرفته مى شود.
اى امیر، ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و محل آمد و شد ملائكیم و خداوند به ما شروع
مى‏كند و به ما پایان مى‏دهد - همه امور هستى به بركت وجود ماست - در حالى كه یزید
مردى است فاسق و شراب‏خوار و كسى است كه خون حرام بر زمین مى‏ریزد و علناً به فسق و
فجور مى‏پردازد و كسى مانند من با شخصى مثل او بیعت نمى‏كند ولى - مهلت بده - تا
صبح شود و دو طرف در كار خود بیندیشیم تا معلوم شود كدام یك از ما به خلافت و بیعت
سزاوارتریم
این زینب (س) است كه مى گوید: «انى ترحضون قتل سلیل خاتم النبوه و معدن الرساله و
سید شباب اهل الجنه» این لكه ننگ را چگونه خواهید شست، درحالى كه فرزند رسول خدا و
سید جوانان بهشت را كشته اید؟ همان كه در جنگ، سنگر و پناهتان بود و در صلح مایه
آرامش و التیام شما بود. او كه ترس را ترسانده، زنجیر را پاره كرده و دشمن را به
اسارت سخنان رسوا كننده یزید مى بیند كه با چوب خیزران به لب و دندان خون خدا جسارت
مى كند، فریاد مى زند «تبت یدا ابى لهب».
اى یزید! دستانت بریده باد! آیا مى دانى چه مى كنى؟ آیا مى دانى كه چوب بر لب و
دندان حبیب رسول خدا(ص)، پسر مكه و منى و پسر فاطمه زهرا (س) مى كوبى؟ ناله چنان
جانسوز بود كه هركس در آن مجلس بود به گریه درآمد.
آرى، آنگاه كه حسین و یارانش از سوى دشمن یاغى و باغى معرفى مى شدند، این زینب (س)
بود كه امامش را «سید جوانان بهشت»، «فرزند مكه و منى»، «حبیب رسول خدا» و داراى ده
ها صفت دیگر معرفى كرد.
انگیزه حمایت و حفاظت از جان امام (ع)و رساندن و ابلاغ پیام چنین نهضتی نمی تواند جز
با ایده حمایت از بهترین خلق خدا ،امام و امیر بحق مسلمین صورت پذیرد
باشد که با شناخت صحیح امام خود و عمل به آنچه این دین مبین برایمان آورده است
راهرو راه آن عقیله باشیم

ولادت با سعادت حضرت علي(ع)

000

طلوع سبز نخستين امام ولايت و عدالت

دومين قمر اصحاب كسا

والاترين الگوي شهامت و ديانت

شيرخدا،اميرالمومنين،حيدركرار،علي ابن ابي طالب(ع)

بر عدالت جويان و عدالت خواهان جهان

و زنده ياد سيد جواد ذاكر

مبارك باد

00

ولادت حضرت علي اصغر(ع)وامام جوادالائمه(ع)

ولادت فرخنده و مسعود
طفل شش ماهه كربلا
شهزاده علي اصغر(ع)
و
نهمين آيت سروري
نهمين پيشواي كرامت و بخشندگي
امام محمدتقي جوادالائمه(ع)
بر دوستداران اهل بيت
و زنده ياد سيد جواد ذاكر
مبارك باد

           0   0  0   0 0

سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجو
ادذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجو
ادذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجو
ادذا
سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجو
ادذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجواد
ذا
سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر سيدجوادذاكر  سيدجوادذاكر  سيدجوادذا

عكس هاي سفر قم(دومين سالگردشمسي سيد)

0

 

1

2

 

3

 

4

 

5

 

6

 

دومين سالگرد شمسي+تصاوير سالگرد قمري

 

1

 

دو سال گذشت......

 

دو سال از عروج ملکوتی تجلی شور و شعور و ذاکر آستان آل الله

سید محمد جواد ذاکرطباطبايي (ره)

 گذشت............

1

 

2

 

3

 

4

 

5

 

6

 

7

 

شهادت امام هادي(ع)

1 

شهادت دهمين هدايتگر مومنين و مومنات
دهمين امام همام
امام علي النقي هادي(ع)
بر تمامي شيعيان
و زنده ياد سيد جوادذاكر
تسليت باد



      كیستم من شاهكار ملك ذات كبریایم                        
      دهمین مسند نشین از بعد ختم الانبیایم
      گوهرى ارزنده از گنجینه‌‏ى جود جوادم                            
      نهمین فرزند دلبند على مرتضایم
      مصرعى از شعر ناب عصمت كبراى حقم                        
      هشتمین پرورده‌ى ایمان و صبر مجتبایم
      پاسدار پرچم پر افتخار حق پرستى                               
      هفتمین سنگر نشین نهضت خون خدایم
      دُرّ عبادت فارغ التحصیل درس عابدینم                            
      ششمین زینت فزا از بهر محراب دعایم
      در نایابى ز بحر دانش بحراالعلومم                                 
      پنجمین گنجینه‌ى اسرار كل ماسوایم
      صادق آل نبى را وارث فقه و اصولم                               
      چارمین استاد دانشگاه تكوین ولایم
      وارث موسى بن جعفر در مسیر پایدارى                         
      سومین نور دل آن پیشواى مقتدایم
      محور چرخ زمانم، حجت روى زمینم                                
      دومین گل از گلستان على موسى الرضایم
      در مسیر حق پرستى بعد آباء گرامم                            
      اولین هادى خلق بعد از مصباح الهدایم
      در شجاعت بى قرینم، در سخاوت بى نظیرم                 
      حق پرستان را حبیبم، دردمندان را دوایم
      من وصیم، من ولیم، من نقیم، من سخیم                    
      زانكه همنام على معنىِ، هاى هل اتایم
      آیه‌ى تطهیر را مصداق و از امر الهى                            
      آیه‌اى از شاخصار نصِ نون اِنّمایم
      غم مخور (ژولیده) فردا پاى میزان عدالت                      
      شافعت در نزد حق هنگام پاداش و جزایم

زندگي نامه ي امام هادي(ع)


زندگینامه امام هادی علیه السلام

"بهتر از نیكی، نیكوكار است،
و زیباتر از زیبایی، گوینده آن است
و برتر از علم، حامل آن
و بدتر از بدی، عامل آن است
وحشتناك تر از وحشت، آورنده آن است."
{از سخنان گهربار امام هادی علیه السلام}

امامان و پیشوایان معصوم (ع) انسانهای كامل و برگزیده ای هستند كه به عنوان الگوهای
رفتاری و مشعل های فروزان هدایت جامعه بشری از سوی خدا تعیین شده اند.
گفتار و رفتار و خوی و منش آنان ترسیم حیات طیبه انسانی و وجودشان تبلور تمامی ارزشهای الهی
است.
بدون شك، ارتباط با چنین چهره هایی و پیروی از دستورها و رفتارشان،
تنها راه دستیابی به كمال انسانیت و سعادت هر دو جهان است.
پیشوای دهم (ع) یکی از پیشتازان دانش و تقوا و كمال است
كه وجودش مظهر فضائل اخلاقی و كمالات نفسانی و الگوی حق جویان و ستم ستیزان است.
امام ابوالحسن علی النقی هادی علیه السلام
ملقب به امام "هادی"،
دهمین پیشوای شیعیان
درنیمه ذیحجه سال 212 هجری در اطراف مدینه در محلی به نام " صریا" متولد گشت
آن حضرت و فرزند گرامی ایشان امام حسن علیهما السلام به عسكریین شهرت یافتند،
زیرا خلفای بنی عباس آنها را از سال 233 به سامرا (عسكر) برده و تا آخر عمر پر
بركتشان در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند.
امام هادی علیه السلام به لقبهای دیگری مانند:
نقی، عالم، فقیه، امین و طیب شهرت داشت
و كنیه مبارك ایشان ابوالحسن است
از آنجا كه كنیه امام موسی كاظم و امام رضا علیهما السلام نیز ابوالحسن بود،
لذا برای اجتناب از اشتباه،
ابوالحسن اول به امام كاظم علیه السلام،
ابوالحسن ثانی به امام رضا علیه السلام
و ابوالحسن ثالث به حضرت هادی علیه السلام اختصاص یافته است.
پدر بزرگوارش امام جواد (ع)
و مادرش بانوی گرامی سمانه است كه بانویی با فضیلت و با تقوا بود.
امام هادی (ع) در سن 6 یا 8 سالگی یعنی در سال 220 هجری،
پس از شهادت امام جواد (ع) به امامت رسید.
مدت 33 ساله امامت امام هادی (ع) با خلفای معتصم، واثق، توكل، منتصر، مستعن و معتز معاصر بود.
عظمت شخصیت امام هادی (ع) به قدری زیاد است كه دوست و دشمن را به اعتراف واداشته
است.
قسمتی از این اعترافات مبنی بر شخصیت آن امام به لحاظ اخلاقی و بخشی دیگر ناشی
از ابعاد علمی آن حضرت و شمه ای، نتیجه كراماتی است كه از آن بزرگوار صادر شده است.

ابن صباغ مالكی در كتابی موسوم به فصول المهمه خطوط واضحی از سیمای تابناك فضایل و
ویژگی های اخلاقی امام هادی (ع) قهرمان شكست ناپذیر عصر متوكل عباسی را ترسیم می
كند!
«فضل و دانش امام دهم شیعیان بر اوج قلل بلند پایه عالم بشریت نقش بسته بود و رشته
های مشعشع آن بر اختران آسمان سر می سایید. نیكی ها و اخلاق پسندیده او را نمی توان
در شمار عدد ذكر نمود. اما می شود به افتخارآمیزترین آنها كه موجب حیرت است بسنده
كرد. او جمیع صفات نیك و مفاخر معنوی را یک جا در وجود داشت. ابعاد وسیع و منبع
فیاض حكمت و دانش او بر لوح سرشتش ثبت شده و بدین سبب او از ناشایسته ها و آلایش ها
به دور و بركنار است.»
امام هادی (ع) دارای نفس زكیه و عزمی راسخ و همتی عالی بود كه هرگز احدی از مردم را
نمی توان در مقایسه با او همتا و همسان دانست.
ابن شهر آشوب از رجال حدیث نقل می كند كه
او نیك سرشت ترین و پاك ترین روش را در میان جامعه دارا بود،
راستگوترین افراد جامعه محسوب می شد،
به هنگام سكوت، شكوه هیبت و تشعشع وقار، چهره او را دربرمی گرفت
و چون لب به سخن می گشود، گزیده و نغز می گفت
به طوری كه شعاع كلامش روح آدمیان را سحر می كرد.
در وجود مقدس امام هادی (ع) ویژگی های اخلاقی پسندیده می درخشید.
امامت، كمال و دانش و فضیلت و سرشت و اخلاق نیك از فرازهای اخلاقی این امام همام است.
خداوند به قدرت بی منتها و دانش وسیع خود، گنجینه هایی از دانش خود را بر خاندان
رسالت افاضه و موهبت فرموده و ایشان را به زیور دانش آراسته است، این گنجینه ها،
مجموعه اسرار علوم و معارف است كه خداوند آن را دراختیار امامان شیعه كه راهبران
حقیقی بشر هستند، قرار داده است.

 

مرقد مطهر پیشوای دهم- عراق/ سامراء
امام هادی (ع) كه در زمره امامان شیعه و از خاندان رسالت است،
نیز از ویژگی دانشی گسترده و جامع برخوردار است،
طوری كه سمبل های دانش و فرهنگ وی،
عقول را حیران و اندیشه ها را به اعجاب واداشته است.
امام دهم همچون پدران و اجداد بزرگوار خود در علم و دانش سرآمد روزگار بود.
درخشش او در مدت حیاتش احترامی شگفت در قلوب همگان ایجاد كرده بود.
كسی را در عصر پیشوای دهم، توان نگاهی ممتد و حتی لحظه ای كوتاه به چهره او نبود.
به محض نظر به رخسار پرفروغش آثار ضعف و سستی و ترس بر قلب ها سایه می افكند.
در كتاب های تاریخی آمده است كه حضور امام در هر مجلسی مورد تجلیل و احترام عمیق بود
و خواسته و ناخواسته اطرافیان را تحت تأثیر و نفوذ قرار می داد
و همنشینان وی همواره آرزوی مجالست و مراودت او را در سر داشتند.
با آنكه متوكل بارها در صدد بود تا به بهانه قیام مسلحانه امام دهم را از میان بردارد،
ولى هیچ گاه به این بهانه دست نیافت.
با این حال، نتوانست حیات شریف آن حضرت را كه مانع خودكامگى هاى او
به عنوان محور تفكر اسلامى بود
وهمچون مركزى كه شیعیان بر گرد آن پروانه ‏وار مى چرخیدند، تحمل كند،
 لذا ایشان را بنا به روایتى، در تاریخ سوم رجب سال 245هجرى به شهادت رساند.
امام دهم در حالى كه هشت سال و پنج ماه از عمر شریفشان مى گذشت،
به مقام امامت نایل شدند
و پس از سى و سه سال به شهادت رسیدند
و در سامرا دفن شدند (صلوات الله و سلامه علیه و على آبائه و أبنائه الطاهرین).
از بیانات گهربار آن حضرت است كه فرموده اند:
«الحكمة لا تنجع فی الطبائع الفاسدة»
حكمت در نهاد فاسد تأثیر نمى كند.

در خاتمه باید متذكر شویم كه امام هادی (ع) اصحاب فراوانی دارند
كه بسیاری از آنها فخر شیعه هستند
و از جمله‌ آنهاحضرت عبدالعظیم حسنی است كه در شهر ری مدفون است.
او از اعاظم روات است و حضرت هادی به او خیلی احترام می گذاردند

مراسم سالگرد سيد(هئيت سائلين بين الحرمين)

1

 

هیئت سائلین بین الحرمین

به مناسبت دومین سالگرد عروج ملکوتی تجلی شور و شعور و ذاکر آستان آل الله

سید محمد جواد ذاکر(ره)

اقامه عزا می نماید : 

سخنران : استاد ارجمند حاج داوود فقیهی

ذکر مصیبت توسط : ذاکر بین الحرمین کربلایی نریمان پناهی

زمان : دوشنبه ۱۷/۴/۸۷ از ساعت ۲۱ الی ۳۰/۲۳

میعادگاه : تهران خیابان شادمان بعد از خیابان مستعانیه نرسیده به خیابان آزادی نبش کوچه گل جام   علامت پرچم

از عموم عاشقان و ارادتمندان اهل بیت (س) دعوت میشود تا در مراسم شرکت نمایند

ولادت امام محمدباقر(ع)

 

0تابش نخستين نور از تبار علوي و قبله محمدي0
باقرالعلوم(ع)
پنجمين خورشيد عالمتاب امامت و ولايت
برشاگردان مكتب صداقت،هدايت،امامت
و زنده ياد سيد جواد ذاكر
خجسته باد

0


امام ابو جعفر،
باقر العلوم،
پنجمين پيشواى ما،
جمعه ى نخستين روز ماه رجب سال پنجاه و
هفت هجرى
در شهر مدينه چشم به جهان گشود
او را«محمد»ناميدند
و«ابو جعفر»كنيه
و«باقر العلوم »يعنى «شكافنده ى دانشها»لقب آن گرامى است.
به هنگام تولد هاله يى از شكوه و عظمت نوزاد اهل بيت را فرا گرفته بود،
و همچون ديگرامامان پاك و پاكيزه به دنيا آمد.
امام باقر (ع) از دو سو-پدر و مادر-نسبت به پيامبر و حضرت على و زهرا عليهم السلام
مى رساند،
زيرا پدر او امام زين العابدين فرزند امام حسين،
و مادر او بانوى گرامى «ام عبد الله » دختر امام مجتبى عليهم السلام است.
عظمت امام باقر (ع) زبانزد خاص و عام بود،
هر جا سخن از والايى هاشميان و علويان وفاطميان به ميان مى آمد
او را يگانه وارث آنهمه قداست و شجاعت و بزرگوارى مى شناختند
و هاشمى و علوى و فاطميش مى خواندند.
راستگوترين لهجه ها
و جذاب ترين چهره ها
و بخشنده ترين انسانها
برخى از ويژگيهاى امام باقر عليه السلام است.
گوشه يى از شرافت و بزرگوارى آن گرامى را درزير مى خوانيم:
پيامبر (ص) به يكى از ياران پارساى خود«جابر بن عبد الله انصارى »فرمود:
اى جابر!
تو زنده ميمانى
وفرزندم «محمد بن على بن الحسين بن على بن ابيطالب »را
كه نامش در تورات «باقر»است در مى يابى،
بدان هنگام سلام مرا بدو برسان.
پيامبر در گذشت
و جابر عمرى دراز يافت-
و بعدها روزى به خانه ى امام زين العابدين آمد
و امام باقر را كه كودكى خرد سال بود ديد،
به او گفت:پيش بيا...
امام باقر (ع) آمد.
گفت:برو...
امام باز گشت.
جابر اندام و راه رفتن او را تماشا كرد
و گفت:به خداى كعبه سوگند
آيينه ى تمام نماى پيامبر است.
آنگاه از امام سجاد پرسيد اين كودك كيست؟
فرمود:امام پس از من فرزندم «محمد باقر»است.
جابر برخاست
و بر پاى امام باقر بوسه زد
و گفت:فدايت شوم اى فرزند پيامبر (ص) ،
سلام و درود پدرت پيامبر خدا (ص) رابپذير كه او ترا سلام رسانده است.
ديدگان امام باقر پر از اشك شد
و فرمود:سلام و درود بر پدرم پيامبر خدا باد
تا بدان هنگام كه آسمانها و زمين پايدارند
و بر تو اى جابر كه سلام او را به من رساندى

 

شادی روح زنده یاد سید جواد ذاکرصلوات

دومين سالگرد زنده ياد سيد جواد ذاكر در زادگاهش

دومين سالگرد زنده ياد سيد جواد ذاكر در زادگاهش

مداح:
حميدعليمي

زمان:
يكشنبه16تيرماه

مكان:
خوي - فيرورق - روبروي منزل سيد - مسجدامام خميني

سلام زینب(س)

 

شادی روح زنده یاد سید جواد ذاکر صلوات

 

ولادت حضرت فاطمه الزهرا(س)

ولادت باسعادت ام الائمه
بانوي عشق و دلدادگي
نور تابناك ارض و سماء
بي بي دوعالم
خانم فاطمه الزهرا(س)
را خدمت ساحت مقدس امام زمان(عج)
شيعيان ومحبان اهل بيت(ع)
وزنده ياد سيد جواد ذاكر
تبريك عرض ميكنم

0000

حكمت بي مرز و كران فـاطــــــمـــه
روح امين،نور امان،فـاطــــــمـــه
طاقت دل،راحت جان،فـاطــــــمـــه
زيور اين،زيور آن،فـاطــــــمـــه
فخر زمين،فضل زمان،فـاطــــــمـــه
كاش شود هر سر مو كلم او
فـاطــــــمـــه گويد سر هر تار مو
نيست هر آنكس كه در اين آرزوست
از بشريت چه خبر دارد او
روح بشر است روان فـاطــــــمـــه
گر نبود مرحمت آن عزيز
روح منو منكر او در ستيز
گر به گلويم نهد تيغ تيز
حرف همان است همان فاطمه فاطمه فاطمه
دل كه ز درد و غم زهرا تهي ست
كم ز گل است سند گمرهي ست
دشمني فـاطــــــمـــه از ابلهي است
نوكري فـاطــــــمـــه شاهنشهي ست
جنت اگر بي رخ آن باوفاست
پر ز ملال است مگو باصفاست
قبله بي فـاطــــــمـــه رو بر قفاست
سجده بي فـاطــــــمـــه سر در هواست
سر به زمين باش بگو فـاطــــــمـــه

 

شادي رو ح زنده ياد سيد جواد ذاكر صلوات

دومين سالگرد قمري

با عرض پوزش و عذرخواهي
با تاخير
وفات اسوه ي صبرحضرت ام البنين(س)
و
سالگرد قمري عروج سيد الذاكرين،زنده ياد سيدجوادذاكر
تسليت باد


در سفري كه به مناسبت سالگرد فوت سيد عزيزمان،به شهر مقدس قم داشتم،به ياد تمامي شما عزيزان و همراهان هميشگي بودم.
حضور پرشكوه وعاشقانه ي دوستداران سيد بر سر مزار،نشاني بزرگ از شخصيت والا و گرامي آن عزيز بود

 

 ام البـنـين يا ام البـنـين                              ام البنين يا ام البنين

مـــعصومه رب العالمين                            ام البنين يا ام البنين

حميده آل طـــــاهرين                               ام البنين يا ام البنين

نو گـل طاها و يـا و سين                           ام البنين يا ام البنين

شــفيعيه روز واپــسين                             ام البنين يا ام البنين

هم اولـين و هم آخــرين                            ام البنين يا ام البنين

يا حضرت عشـق العارفين                         ام البنين يا ام البنين

يار اميــــــرالمومنين                               ام البنين يا ام البنين

انسيه زيــنــب حـزين                              ام البنين يا ام البنين

مـلـيكه فــردوس برين                             ام البنين يا ام البنين

گهـــواره جنبان بهترين                            ام البنين يا ام البنين

به خدا هستي تو بيش ازاين                       ام البنين يا ام البنين

مام عبــــاس مه جبين                              ام البنين يا ام البنين

ام البــنين يا ام البــنين                              ام البنين يا ام البنين

 

شادي روح زنده ياد سيد جواد ذاكر صلوات