شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) 89

 


الا ای چاه یـــــارم را گرفتند          گلم، باغم، بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی         همه دار و ندارم را گرفتند

 

فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمة الزهرا تسلیت باد


 

shadat-fateme-zahra-89


پایان حیات شمع پیداست؛ و به گونه اى دیگر مى تابد؛ و شاید نیز فروزانتر! و آن روز ، نیز، فاطمه، شمع وجودش ، در پیش چشمان مولاش على، چنین مى نمود! و خود نیز بدادش خبر كه:
على جان!
بدرود خواهمت گفت، اى جان من، و نیز جهان را ، همین امروز! و ه! چه بى تاب شد على! و گویى كه همه چیزش به سنگ مى خورد!
آه! فداى چشم هاش، كه اشك هاش ، چه با حیرت و شگفت فرومى چكیدند!
آرى ، على ، خوانده نبود ، اینجاى داستان را!
چه بایدش مى كرد؟! و یا كه مى توانست نمودن؟! و ایم! چه غریبانه گفت، همه را، كه دمى چند تنهایشان گذارند، تا كه بنشینند، و نیز بشنوند ، شنیدن هاى واپسین را! و همه نیز چنین بنمودند، و آن دم ، سقف بظاهر كوچك خانه فاطمه ، فاطمه را، و على را، در زیر چتر خویش میزبان بود!
به ناگاه فاطمه اش گفت:
على جان!
در این كوتاه ایام بودن ، بودن من با تو ، با تو به «صدق» بودم، و هیچ خیانت را ننمودم، و نه مخالفتى ، نه چنین بوده است، آیا؟! و على آن نشسته ى شكسته ، در آن غروب غریبى، كه برایش گفتن، حتى اندكش، چه سنگین مى نمود، گفت: معاذ الله!!!
فاطمه جان!
پناه بر خدا!
تو كجا و خیانت؟!
تو كجا و خلاف؟!
به خدایم، كه تو، بس گرامى بودى! و چه خداى ترس! و قد عز مفارقتك و فقدك!
فاطمه ام!
دورى ، جدایى ، از تو ، اى گرانمایه! بسى بر من گران است!
اما چه مى توانم كرد؟!
الا انه امر لابد منه ، امر خداوند است، و نه از آن گریزى! و قد عظمت وفاتك و فقدك ، فانالله و انا الیه راجعون!
فراق تو، و فقدانت، چه سهمگین است! و من به خداى پر مهر پناه مى آورم، از این انبوه اندوه، و چه سوگ بزرگى است، این! و آنگاه لرزان و پر ارتعاش فاطمه اش را گفت:
به یقین باش كه على مرد وفاست، و به انجام خواهمش رسانید آنچه مرا بازگویى، و بر خواهش خویش نیز برمى گزینم ، گو كه چه دشوار آید!
آرى، هر چه خواهى بگو، مى شنوم و مى شود! و فاطمه اش نیز گفت:
ارزانیت بدارد خداى پر مهر، اى بزرگمرد!
آن هم شكوهمندترین پاداش ها!
على جان!
مى خواهم تو را، و به جد، و بر آن نیز بسى اصرار، كه:
نه «عمر»، و نه «ابوبكر»، و نه آنان كه تابعند آنان را ، آرى، هیچكدام ، در نماز ، بر پیكر من ، نبایست كه حاضر آیند!
آه! دخترم، گفتم نماز!
هنوزم در یاد است ، غربت را ، همه اش، كه آن شب بنشسته بود، سینه على را، و گویى كه نبود ، در خاطرش ، جز یاد آن قامت خم، و ابروى وار فاطمه اش!
حیرتا!
گویى كه محراب به فریاد بود! و نبود على را هیچ تحمل!


 

ايام فاطميه-88

0

شهادت ام ابیها ، حضرت صدیقه کبری ، بتول العذرا ، سیده نساء العالمین ،
خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها
را به پیشگاه ولی عصر حضرت بقیه الله الاعظم روحی و ارواحنا له الفدا
و زنده ياد سيد جواد ذاكر
تسلیت عرض میکنیم


 

امانت اين امت

امانت اين امت

پيغمبري كه عمري غمخوار امتش بود
                                 روي كبود زهــــــــــــــــــرا اجر نبوتش بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


         شهادت بي بي دو عالم،فاطمه الزهرا(س) تسليت باد

امانت اين امت

فاطــــــــــــــمه اشراق انوار جليست                      كفر به او در عـالم هستي نيست

هم ز مخفي وجود فاطــــــــــمه است                      هستي.هستي ز بود فاطمه است

زهـــــره و مـريخ جرجيس و زهــــل                      مهــــــر و ماه و مشتري عز بدل

كسب نور از نور زهـــــــــرا  ميكنند                       نور باران كوي زهــــــرا ميكنند

علي فاش گويم اين سخن بي واهمه                      نيست در عالم كسي جز فاطـــمه

بارها گفته نبـــــــــي يابـــضــعـــتـــي                      زهــــــــــرا تو امانت در بر امتي

گر نداري باور اين نـــــــــــــور بصر                      نظر كن بر مـــــــن اي نيكو سير

تا ببيني همچون زهــــــــــــرا منظرم                      بهر هــستي را يگانه گوهــــــرم

                          شادي روح زنده ياد سيد جواد ذاكر صلوات

بي تو ميميرم

بي تو ميميرم

مادر مرو اي مادر، مادر مرو اي مادر، مادر مرو اي مادر

دل من به غم عجينه،اي خدا واي از زمونه

چند روزه كه موي زينب آي خدا نخورده شونه

خداجون اي مهربونم دل من به غم اسيره

برا تو كاري نداره زينبش به جاش بميره

مادرم ميگه به بابا ،اي اميرالمومنينم

الهي كه من بميرم اشك چشماتو نبينم

مادر مرو اي مادر، مادر مرو اي مادر، مادر مرو اي مادر

تو دلم يه دنيا حرفه به كسي چيزي نگفته

تو دلم يه دنيا حرفه آخ خدا دلم گرفته

مادر از درد غربتش به بابام چيزي نگفته

اي خدا تو مهربوني واي من از اين زمونه

آخ خدا بابام ميميره مادرم زنده نمونه

مادر مرو اي مادر، مادر مرو اي مادر

بي تو ميميرم    بي تو ميميرم    بي تو ميميرم    بي تو ميميرم

مادر واي  مادر  مادر واي  مادر  مادر واي  مادر  مادر واي  مادر

بابا واي بابا، بابا واي بابا، بابا واي بابا ، بابا واي بابا ، بابا واي بابا

 

عشق است

مـــــي نـــاب از كـــف دلــــــدار عـــشــــق اســــت

جمال حــــــيــــــــــدر كــــــــرار عـــشــــق اســــت

تو و صد خرمن گيســـوي او را عــشــــق اســــت

مرا يك تار مـــــــــوي يــــــار عـــشــــق اســــــت

اميرالمونين حــيدر اميرالمونين حــيدر اميرالمونين حـــيدر

ضربان دل من زده آهنگ زهـــــــــــــــــــــــــــــــرا

ميزنه دل به سينه همه جا سنگ زهـــــــــــــــــــرا

نگار بي قرينه ببر ما را مـــــــــــــــديــــــــــنـــــــه

روز اول دلم را فـــــــــــاطــــــــــمـــــي تا سرشتند

روي قلبم علي وار نام  فــــــاطـــــــمـــــه  نوشتند

بُود اعجاز مــــــــــــــوســــــــي فقط  تنها عصايي

عــــــــلــــي با نام زهــــــــــــرا كُند  مشكل گشايي

در از خيبر كند فقط با نام زهـــــــــــــــــــــــــــــــرا

بُود مست و عاشق شراب جام زهــــــــــــــــــــــرا

اي پادشاه عالمين ارباب و مولانا حــــســــيــــــن

عاشق روي حسينم محو گيسوي حـــســـــيـــــــنـم

غلام سرمست وفادار سر كوي حـــــســـــيـــــنـــم

عاقلا دست از سرم بردار از جــــانــم چه خواهي

كه من از روز ازل ديوانه ي روي حــــســـــيـــنـم

بــه خــــــــــــدا در دل خيالي جزء تماشايش ندارم

روز و شب من در هواي خال دلجوي حـــســيــنـم

قــــــمــــر ام الــــبــنــيــــن تابيده در كاشانه ي دل

تا ابد ديوانه ي عــــبــــــاس مه روي حــــســــيـنم

عاشق روي حــســيــنم من غلام كوي حــســيــنـم

به دو چشم دل فريب و غم زده ي عــاشق كش او

كه به خون غلتيده ي تيغ دو ابروي حــــــســـيــنم

تا قــــيــــامـــــــت گر بگردي ذرّه اي از من نيابي

به خدا گمگشته در گيسوي خوشبوي حـــســيـــنم

به من ديـــــــوانـــه دل از جنت و طوبي چه گويي

كه خدا داند هلاك چشم و ابروي حــــــســـــيـــنـم

بـه خــــــــــــدا در هر دو عالم دل نمي يابد قراري

تا نبينم در بهشت عشق،پهلوي حـــــســــيــــــنــم

محو گيسوي حــســيــــنـم غلام كوي حـــســـيــنـم

هركي ميخواد هرچي بگه دل من دست حــسـيـنه

با دو عالم كار ندارم دلم پابست حـــــــســـيــــنــه

عشق است

پاره ی تن

فرارسیدن ایام فاطمیه
شهادت بی بی دو عالم
حضرت فاطمه الزهرا(س)
بر ساحت مقدس امام زمان(عج)
شیعیان محب اهل بیت(ع)
و
زنده یاد سیدجوادذاکر
تسلیت باد

.

.

.

حيدر حيدر حيدر حيدر حيدر حيدر حيدر
واي اگر زينب تنها شود
شهريار عشق بي زهرا شود
جان زينب هر دو چشمت باز كن
اي مسيحاي علي اعجاز كن
مشكل مشكل گشا را باز كن
قال رسول الله صلي الله عليه و آله
فاطِمَةُ بَضعَةُ مني
فاطمه پاره تن من است
مادر حسين و حسن من است
آزردنش آزردن من است
قاتل او به خدا به خدا دشمن من است
ياسيدتي  يازهرا ياسيدتي  يازهرا
يا وجيهة عندالله اشفعي لنا عندالله
فاطمه يازهرا،فاطمه،عارفه،طاهره يازهرا
طيبه،عالمه،ناظره،وجيهه يازهرا
حكيمه،سليمه،عظيمه،رحيمه يازهرا
شهيده،وحيده،حميده،شفيعه يازهرا
حبيبه،زكيه،تقيه،مظلومه يازهرا
مطهره،محدثه،معلمه يازهرا
معصومه،مظلومه،مظلومه يازهرا
غريبه،غريبه،خميده،خميده،شهيده،شهيده
واي مادر،واي مادر،واي مادر،واي مادر

1