ویژه نامه عید سعید فطر
روز عید فطری، امام حسن مجتبی علیه السلام مردی را سرگرم بازی و خنده دیدند، به
اصحاب خویش روی کرده، فرمودند:
"خداوند ماه مبارک رمضان را میدانی ساخته تا بندگانش در آن به مسابقه عبادت و طاعت
بپردازند. در این مسابقه گروهی پیشی گرفتند، برنده شدند و رستگار گشتند، و گروهی پس
افتادند، باختند و جز خسارت حاصلی نبردند. پس شگفتا! شگفت از کسانی که در چنین روزی
– که نیکوکاران و بلندهمتان پاداش و جایزه میگیرند و مقصران و سست همتان خسران
میبینند – چنین به خنده و بازی سرگرم باشد."
یکی از اعمال روز عید فطر، نماز عید است. هر چند نماز نشان از بخشش و بزرگواری
خداوند است، اما این نیز هست که هر نمازی افزون بر اینکه راه باریابی بسوی خداست،
ویژگی دیگری نیز دارد. پاره ای از نمازها شیوه و زمینه ای برای دستیابی به
کارسازیها و بخششها و هدیههای ویژه او نیز هستند.
نمازگزار با بجا آوردن آنها، هم برآمدن نیازهای خویش را از او میخواهد و هم به
بخششها و هدیههای ویژه او دست مییابد، و نماز عید از این نمازهاست.
در چنین روزی و چنین جایگاهی، به حکم اندیشه و ادب، بنده باید بسی بیش از آنکه از
نومیدی و تهیدستی بیم داشته باشد، به بخشش و بخشایش خدا و فیض و فضل او امیدوار
باشد و اگر چه خود روسیاه و بیآبرو باشد، روسپیدی و آبرومندی پاکان و امامان و
پیامبران را شفیع قرار دهد که خداوند در این روز، بنده ای را که بدو رو کند بیبهره
نمیگذارد.
پس با امیدواری و شرمساری چشم به کرم خدا دوزد و به نماز ایستد و آداب و آیین نماز
را هر چه بیشتر پاس دارد.
عيد صالحان
فرازی از خطبه علی علیه السلام در روز عید فطر
امیرالمومنین علیه السلام در روز عید فطر، پس از اقامه نماز عید، در جمع مردم به
خطابه ایستاد و فرمود:
«... ای بندگان الهی، شما را به تقوای پروردگار سفارش میکنم؛ (همان خدایی که)
نعمتش به آخر نمیرسد و رحمتش پایانی ندارد، بندگانش از او بینیاز نمیگردند و
تمامی اعمال، پاداش نعمتهایش را نمیدهد. (هم او) که (ما را) نسبت به تقوا تشویق
نمود و درباره دنیا زهد آموخت، و از گناهان بر حذر داشت.
(پروردگاری که) به جاودانگی و بقا عزیز گشته و خلقش را با مرگ و نیستی کوچک ساخته
است، در حالیکه، مرگ سرانجام مخلوقات و مسیر روشن جهانیان است و بر پیشانی زندهها
نوشته شده است. مرگ را گریز فرار کنندهها درمانده نمیکند و چون فرارسید،
هواپرستان را اسیر مینماید، هر لذتی را ویران میسازد، تمامی نعمتها را نابود
میکند و تمامی خوشیها را قطع مینماید.
و دنیا سرایی است که خداوند، فنا را برای آن نوشته و برای ساکنانش، خروج از آن را
رقم زده، (اما) بیشتر مردم قصد ماندن در آنرا دارند و آباد ساختن آن را بزرگ
میپندارند، در حالیکه دنیا (چیز) خرم و شیرینی است و برای آنکس که آن را میخواهد،
به سرعت میگذرد و قلب آنکس که به آن مینگرد را فریب میدهد...
پس - خدا رحمت خویش را شامل حالتان کند -، به همراه بهترین چیزی که در اختیار
دارید، از آن کوچ کنید، و بیشتر از مقداری اندک، از آن چیزی نجویید و بیش از حد
کفاف از آن نخواهید، به کم آن راضی باشید و به آنچه افراد خوشگذران از آن بهرهمند
هستند، چشم مدوزید.
دنیا را سبک بشمارید و آنرا وطن خود قرار ندهید، مبادا به انواع نعمتها و سرگرمیها
مشغول شوید، چرا که آنها باعث غفلت و فریب میگردند.
همانا دنیا خود را به نشناختن زده (گویی که اصلا شما را نمیشناسد)، و پشت کرده،
بار سفر بسته و خداحافظی نموده و آخرت (به سوی ما) کوچ میکند، میآید، نزدیک رسیده
و اعلام ورود میکند.
آگاه باشید که هنگام آماده شدن، امروز است و مسابقه، فردای قیامت خواهد بود، خط
پایان بهشت است و آنکه بدان نرسد در دوزخ خواهد بود.
آیا کسی نیست که از گناهان خویش پیش از رسیدن مرگش توبه کند؟ آیا کسی نیست پیش از
آنکه روز بدبختی و نیازش فرا برسد، برای خویش کاری نماید؟ خدا ما و شما را جزو
کسانی قرار دهد که از او میترسند و به ثوابش امید دارند.
امروز، روزیست که خداوند آنرا برای شما عید قرار داده و شما را شایسته آن نموده
است، پس خدا را یاد کنید تا شما را یاد نماید و او را بخوانید، تا شما را اجابت کند
و فطریه خویش را بپردازید، چرا که سنت پیامبرتان و فریضهای واجب از جانب پروردگار
شماست...
خداوند ما و شما را بوسیله تقوا حفظ کند و آخرت را برایمان بهتر از دنیا قرار
دهد...» (1)
1- شیخ صدوق، کتاب "من لایحضره الفقیه"، جلد 1، صفحات 517 – 515،
عيد فطر؛ ماه پيروزى برطاغوت نفس
عید فطر؛ یعنى بازگشت به فطرت و سرشت.بازگشت ازاین نظر كه آیا رابطه ما با فطرت پاك انسانى به طورصحیح برقراراست یا نه؟
آیا آن اعماق روح و فطرت پاكى كه خداوند به ما داده و براثرحجابهاى جهل، انحراف و
گناه، زنگار بر رویش نشسته، دركلاس ماه رمضان زنگارها زدوده شدهاند یا نه؟ كه اگر
چنین است باید ابتداى نجات وآغاز پیروزى برطاغوت نفس را در نماز عید فطراعلام
بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این كه: آن چه را در ماه رمضان آموختهاند و در راه
خودسازى و بهسازى به كار بردهاند ابراز بدارند، با كلمات و حركات، بلكه درقلب و
درون، با تمام وجود و احساس، و با شعارآمیخته با شعوروفریاد برون و درون كه: «الله
اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله و الله اكبر ولله الحمد والحمدلله على ما هدانا
وله الشكرعلى ما اولانا؛ خدا بزرگتراز آن است كه توصیف گردد. آرى چنین است، معبودى
جزخداى یكتا و بىهمتا نیست، وخدا بزرگترازآن است كه وصف شود، حمد و سپاس اختصاص
به ذات پاك خدا دارد به خاطرآن كه ما را درراستاى پاكسازى و بهسازى هدایت كرده، و
شكراو را كه جمعیت ما وامت ما را برترین جمعیت وامت قرار داده است.
رمضان پایان مىپذیرد و به انتهاى خود مىرسد، مسلمانان درمكتب رمضان، در پرتو
آیات قرآن و نیایشها و تقویت صبر و اراده، پس از فراگیرى به خودسازى پرداختهاند؛
اینك جشن مىگیرند كه در جهاد اكبر، با گامهاى استوار عبور كردهاند و به مقصود
رسیدهاند.
# فلسفه اعیاد اسلامی
چها رعید دراسلام به طوررسمى وجود دارد كه عبارتاند از: عید قربان، عید غدیر، عید
جمعه و عید فطر. عید قربان جشن ایثار و فداكارى است، و مسلمان دراین رابطه به
خویشتن بازمىگردد كه آیا به باطن و ماهیت چنین عیدى رسیده است یا نه. آن گونه كه
ابراهیم خلیل(ع) قهرمان توحید رسید، و حسین بنعلىعلیهماالسلام آن را دركربلا تكمیل
كرد. عید غدیر جشن ولایت و امامت است و انسان مسلمان با ژرفاندیشى به خویشتن
مىنگرد كه آیا انتخاب او در مسئله بسیارمهم رهبرى، صحیح بوده است یا نه؟ كه
دربینش اسلام ناب، مسئله بسیارعمیقى است، و از اركان زیربنایى نظام اسلام است، كه
اگراو نباشد هیچ یك ازمفاهیم اسلام، ارزش واصالت خود را نمىتوانند نشان دهند. عید
جمعه بازگشت به خویشتن است كه نقش اساسى درپیشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و
به راستى كه برقرارى اتحاد و یك رنگى وهمدلى مسلمانان، وسیعترین و ژرف ترین بركات
را براى آنها به ارمغان خواهد آورد.
ولى آیا مىدانید كه اگرعید فطرت و خودسازى نباشد، عیدهاى دیگرتكمیل نخواهد شد.
اگرچنین عیدى درزندگى انسان تحقق یابد همه روز، روزعید است؛ چنان كه امیرمومنان
على(ع) فرمود: «انما هوعید لمن قبل الله صیامه و شكر قیامه، وكل یوم لا یعصى الله
فیه فهو عید؛(1)امروزتنها عید كسانى است كه روزه آنها درپیشگاه خدا پذیرفته شود، و
عبادتهاى شبانه آنها مورد پذیرش خداوند شده باشد، و هر روزى كه گناه نكنى روزعید
تو است.» حضرت على(ع) این سخن را ازسرچشمه وحى گرفته بود، چرا كه وقتى خطبه رسول
خدا(ص) را درمسجد پیرامون فضایل ماه رمضان شنید، ازآن حضرت پرسید: «بهترین كاردرماه
رمضان چیست؟» پیامبر(ص) پاسخ داد: «الورع عن محارم الله عزوجل؛ (2)ورع و پرهیزكارى
ازآن چه خداوند حرام نموده است مىباشد؛ یعنى همان خودسازى و بازگشت به فطرت پاك
توحیدى.»
# مسئله عید و فطرت در قرآن
در قرآن مجید كلمه
عید یك بار آمده، كه در رابطه با حضرت عیسى علیه السلام و شاگردان مخصوص اوست،
شاگردان براى تكمیل ایمان خود گفتند: «آیا پروردگار تو مىتواند غذایى ازآسمان
(مائده) براى ما بفرستد؟» حضرت از این تقاضا كه بوى شك و تردید مىداد، نگران شد و
به آنها فرمود:
«از خدا بترسید اگرایمان دارید.» ولى به زودى دریافت كه مقصود آنها مشاهده معجزه
بزرگ از عیسى است، تا در پرتو دیدار آن، قلبشان پاك و سرشار از یقین گردد، از این
رو به خدا عرض كرد:
«اللهم ربنا انزلعلینا مائده من السماء تكون لنا عیدا لاولنا وآخرنا وآیه منك؛
خداوندا مائدهاى ازآسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانهاى
ازتو.» (3)
از آن جا كه روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزى و پاكى و ایمان به خدا بوده است،
حضرت مسیح (ع) آن را
«عید» نامیده است، نتیجه این كه درقرآن كلمه «عید» به عنوان تكمیل مطرح شده است.
عید فطر وقتى براى ما عید واقعى است كه درمسیرخودسازى، پیروزشده باشیم، و تحول
عمیقى درما پدیدارشده باشد.
قرآن با صراحت، خداشناسى و دین را مسئلهاى فطرى مىشمرد.ازجمله درآیه 30 روم
مىخوانیم:
«فاقم وجهك للدین حنیفا فطرة الله التى فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلك الدین
القیم؛ اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالص پروردگاركن، این فطرتى است كه
خداوند انسانها را برآن آفریده، دگرگونى درآفرینش خدا نیست.» این آیه بیان كننده
آن است كه دین اسلام بر اساس فطرت و سرشت انسان مىباشد و دستورهاى آن هماهنگ با
درون ذات وجود انسان است و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و
تربیتهاى ناسالم، محفوظ باشد، همان را مىخواهد كه آیین ناب اسلام آن را مىخواهد
و خداوند آئینش را براساس نیازهاى فطرى بشر تدوین نموده است و اگرانسان داراى فطرت
نخستین، به دور از حجابها و زنگارها باشد، بدون هیچگونه تردید، راه توحید و
دستورهاى صحیح الهى را مىپسندد و برمىگزیند،
# انواع فطرت
فطرت بر دوگونه است: فطرت عقل و فطرت دل.
فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، كه انسان بعد ازرسیدن به كمال عقل با مشاهده نظام
جهان و دقت در اسرار هستى، به این حقیقت منتقل مىشود كه محال است این نظام معلول
مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این«عقل فطرى» بدون نیاز به معلم به مقصود مىرسد،
ولى فطرت مفهوم دیگرى نیز دارد كه ازآن تعبیر به «فطرت دل» مىشود، كه تفسیر فطرى
بودن دین با این تعبیر، صحیحتر و مناسبتر به نظر مىرسد و منظور از آن این است
كه انسان وقتى به اعماق جانش مىنگرد، نور حق را مىبیند و ندایى را با گوش دل
مىشنود، ندایى كهاو را به سوى مبدا علم و قدرت بىنظیر هستى دعوت مىكند، كه گاهى
ازآن تعبیر به «درك وجدانى» مىشود، مانند آن كه وقتى انسان یك گل زیبا را
مىبیند، بدون استدلال به زیبایى آن پى مىبرد و از آن لذت مىبرد. «عید فطر» به
معناى بازگشت به فطرت است، یعنى مساله خودسازى درماه رمضان، انسان را به مقامى
مىرساند كه پردههاى جهل، هواپرستى و هرگونه موانع ضد فطرت، از سر راه فطرت
برداشته مىشود و انسان مسلمان در این هنگام به فطرت ناب خود كه ازدرون ذات وجودش
مىجوشد بازمىگردد، همان فطرتى كه آیینه صاف خدانما و حق نماست؛ همان پیامبر باطن
كه اگر ازاسارت زنجیرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى كامل و دقیق انسان به
سوى كمالات است.
هرگاه انسان در پرتو بركات ماه رمضان به این درجه رسید، به حقیقت مفهوم عید فطر
رسیده است و آغاز ماه رمضان در واقع براى او عید است.
شواهد متعددى وجود دارد كه نشان دهنده فطرى بودن ایمان به حق است؛ مانند
واقعیتهاى تاریخى كه نشان مىدهد در میان هر ملتى در هر دورهاى اعتقاد به
خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنانكه شواهد باستان شناسى و آثار به جا مانده
از دورههاى قبل از تاریخ بیان كننده این واقعیت است.
مطالعات روانى و اكتشافات روانكاوى درابعاد روح انسان نیز شاهد دیگرى بر فطرى بودن
اعتقادات دینى است، روانشناسان چهار تمایل عالى و اصیل را به عنوان ابعاد
چهارگانه روح معرفى مىكنند كه عبارتند ازحس دانایى، حس زیبایى، حسنیكى، و حس
مذهبى. كه این خود نیز دریچه دیگرى برفطرى بودن دین است. (4)
پىنوشتها:
1- سید رضى، نهج البلاغه، حكمت428.
2- شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج1، ص295.
3- مائده / آیه 114.
4- برای اطلاع بیشتربه کتاب «حس مذهبى یا بعد چهارم روح انسانى» ترجمه مهندس
بیانى رجوع نمایید.
اعمال عيد فطر
از جمله ليالى شريفه شب عيد فطر مي باشد و درفضيلت و ثواب عبادت و احياى آن
احاديث بسيار وارد شده و روايت شده است كه آن شب كمتراز شب قدر نيست . براي
درک اين شب عزيز انجام اعمالي از ائمه عليهم السلام به ما سفارش شده است :
1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود.
2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست ازحق تعالى و بيتوته در مسجد احيا
گردد.
3- بعد از نماز مغرب و عشا ، نماز صبح و نمازعيد فطرذکر؛" الله اكبر الله
اكبر، لا اله الا الله و الله اكبر الله اكبر و لله الحمد الحمد لله على ما
هدانا و له الشكر على ما اولانا " گفته شود.
4- بعد ازنماز مغرب و نافله آن ، دستها را بسوى آسمان بلند کرده و بگويد:" يا
ذاالمن و الطول يا ذاالجود يا مصطفي محمد و ناصره صل على محمد وآل محمد و
اغفرلي كل ذنب احصيته وهو عندك في كتاب مبين." پس به سجده برود و صد مرتبه در
سجده بگويد: " اتوب الى الله " پس هرحاجت كه دارد از حق تعالى بخواهد كه ان
شاء الله تعالى بر آورده خواهد شد. در روايتي از شيخ آمده كه: بعد از نماز
مغرب به سجده رود و بگويد" يا ذاالحول يا ذاالطول يا مصطفيا محمدا و ناصره صل
على محمد وآل محمد واغفرلي كل ذنب اذنبته و نسيته انا و هو عندك في كتاب
مبين." سپس صد مرتبه " اتوب الى الله " بگو.
5- زيارت امام حسين عليه السلام كه فضيلت بسيار دارد.
6- ده مرتبه ذكر" يا دائم الفضل علي البرية يا باسط اليدين بالعطية يا صاحب
المواهب السنية صل علي محمد وآله خيرالوري سجية واغفرلنا يا ذاالعلي في هذه
العشية." كه ازاعمال شب جمعه است، گفته شود.
7- ده ركعت نماز كه در شب آخرماه رمضان اقامه مي شود که به صورت پنج نمازدو
رکعتي ، درهر رکعت بعد از حمد، سوره توحيد ده بارخوانده شود. و در رکوع وسجود
ده مرتبه ذکر" سبحان الله والحمدلله ولا اله الاالله والله اکبر" گفته شود.
پس از نمازهزارمرتبه استغفار کند وبعد ازآن سربه سجده گذارد وبگويد:" يا حي
يا قيوم يا ذاالجلال و الاکرام يا رحمان الدنيا والاخرة و رحيمهما يا ارحم
الراحمين يا اله الاولين والآخرين اغفرلنا ذنوبنا و تقبل منا صلواتنا و
صيامنا و قيامنا."
8- بعد از نماز مغرب و نافله آن دو ركعت نماز بجا آورد، در ركعت اول بعد از
حمد هزار مرتبه توحيد و دررکعت دوم بعد از حمد، يك مرتبه توحيد بخواند. بعد
از سلام سر به سجده بگذارد و صد مرتبه ذکر" اتوب الى الله " گفته شود. پس
ازآن بگويد: " يا ذاالمن والجود يا ذاالمن والطول يا مصطفي محمد صلى الله
عليه وآله صل على محمد وآله و افعل بي كذا و كذا و به جاى کذا حاجات خود را
بطلبد و روايت است كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام اين دو ركعت را به اين
كيفيت بجا مىآورد پس سراز سجده برمىداشت و مىفرمود به حق آن خداوندى كه
جانم به دست قدرت او است هركه اين نماز رابخواند، هر حاجتي از خدا بطلبد
البته عطا كند و اگر به عدد ريگهاى بيابان گناه داشته باشد خدا بيامرزد. و در
روايت ديگر به جاى هزارمرتبه توحيد صد مرتبه وارد شده است. شيخ و سيد بعد از
نماز اين دعا را نقل كردهاند: " ياالله ياالله ياالله يا رحمان ياالله
يا رحيم ياالله يا ملك ياالله يا قدوس ياالله يا سلام ياالله يا مؤمن
ياالله يا مهيمن ياالله ياعزيز ياالله يا جبار ياالله يا متكبر ياالله
يا خالق ياالله يا بارئ ياالله يا مصور ياالله ياعالم ياالله يا عظيم
ياالله يا عليم ياالله يا كريم ياالله يا حليم ياالله يا حكيم ياالله يا
سميع ياالله يا بصير ياالله يا قريب ياالله يا مجيب ياالله يا جواد
ياالله يا ماجد ياالله يا ملي ياالله يا وفي ياالله يا مولى ياالله يا
قاضي ياالله يا سريع ياالله يا شديد ياالله يا رئوف ياالله يا رقيب
ياالله يا مجيد ياالله يا حفيظ ياالله يا محيط ياالله يا سيدالسادات
ياالله يا اول ياالله يا آخر ياالله يا ظاهر ياالله يا باطن ياالله يا
فاخر ياالله يا قاهر يا الله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه
ياالله يا ودود ياالله يا نور ياالله يا رافع ياالله يا مانع ياالله يا
دافع ياالله يا فاتح ياالله يا نفاح [نفاع] ياالله يا جليل ياالله يا
جميل ياالله يا شهيد ياالله يا شاهد ياالله يا مغيث ياالله يا حبيب
ياالله يا فاطر ياالله يا مطهر ياالله يا ملك ياالله يا مقتدر ياالله يا
قابض ياالله يا باسط ياالله يا محيي ياالله يا مميت ياالله يا باعث
ياالله يا وارث ياالله يا معطي ياالله يا مفضل ياالله يا منعم ياالله يا
حق ياالله يا مبين ياالله يا طيب ياالله يا محسن ياالله يا مجمل ياالله
يا مبدئ ياالله يا معيد ياالله يا بارئ ياالله يا بديع ياالله يا هادي
ياالله يا كافي ياالله يا شافي ياالله يا علي ياالله ياعظيم ياالله يا
حنان ياالله يا منان ياالله يا ذاالطول ياالله يا متعالي ياالله يا عدل
ياالله يا ذاالمعارج ياالله يا صادق ياالله يا صدوق ياالله يا ديان
ياالله يا باقي ياالله يا واقي ياالله يا ذاالجلال ياالله يا ذاالاكرام
ياالله يا محمود ياالله يا معبود ياالله يا صانع ياالله يا معين ياالله
يا مكون ياالله يا فعال ياالله يا لطيف ياالله يا غفور ياالله يا شكور
ياالله يا نور ياالله يا قدير ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا
رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه
ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله يا رباه ياالله اسالك ان تصلي على
محمد و آل محمد و تمن علي برضاك و تعفوعني بحلمك و توسع علي من رزقك الحلال
الطيب من حيث احتسب و من حيث لا احتسب فاني عبدك ليس لي احد سواك ولا احد
اساله غيرك يا ارحم الراحمين ما شاء الله لا قوة الا بالله العلي العظيم. پس
به سجده مىروى و مىگويى: ياالله ياالله ياالله يا رب يا رب يا رب يا
منزل البركات بك تنزل كل حاجة اسالك بكل اسم في مخزون الغيب عندك والاسماء
المشهورات عندك المكتوبة على سرادق عرشك ان تصلي على محمد وآل محمد وان تقبل
مني شهررمضان و تكتبني من الوافدين الى بيتك الحرام و تصفح لي عن الذنوب
العظام و تستخرج لي يا رب كنوزك يا رحمان.
9- چهارده ركعت نمازاقامه كند.بعدازهردو رکعت سلام دهد ودرهر ركعت بعد ازحمد،
يکبارآيةالكرسي و سه مرتبه توحيد خوانده شود. براى هرركعت، ثواب عبادت چهل
سال وعبادت هركه درآن ماه روزه گرفته و نماز خوانده اعطاء مي شود.
10- شيخ درمصباح فرموده كه درآخرشب غسل كن وبر سجاده خود تا طلوع فجربنشين
وعبادت کن.
اعمال روزعيد
1- بعد ازنمازصبح ونمازعيد آن تكبيراتى را كه درشب عيد ذکر شد، گفته شود.
2-پرداخت زکات فطره پيش ازنمازعيد.
4- انجام غسل روزعيداست.که زمان آن بعدازطلوع فجر تا زمان به جا آوردن
نمازعيد است. در هنگام غسل بگو: " اللهم ايمانا بك وتصديقا بكتابك واتباع سنة
نبيك محمد صلى الله عليه وآله." و پس ازغسل بگو:" اللهم اجعله كفارة لذنوبي
وطهر ديني اللهم اذهب عني الدنس."
5- براي اقامه نمازعيد لباس نيکو پوشيده وازعطراستفاده نماييد.
6- پيش از نماز عيد، دراول روزافطار كنى. و بهتر آن است كه به خرما يا به
شيرينى باشد. و شيخ مفيد فرموده مستحب است خوردن مقداركمى ازتربت سيدالشهداء
عليه السلام كه براى هر دردى شفا است.
7- قبل ازخروج ازمنزل براي نمازعيد، دعايي را که ازامام باقرعليه السلام
روايت شده را بخواني: " اللهم من تهيا في هذااليوم اوتعبا اواعد واستعد
لوفادة الى مخلوق رجاء رفده ونوافله وفواضله وعطاياه فان اليك يا سيدي تهيئتي
و تعبئتي واعدادي واستعدادي رجاء رفدك وجوائزك ونوافلك و فواضلك و فضائلك
وعطاياك و قد غدوت الى عيد من اعياد امة نبيك محمد صلوات الله عليه وعلى آله
ولم افد اليك اليوم بعمل صالح اثق به قدمته ولا توجهت بمخلوق املته ولكن
اتيتك خاضعا مقرا بذنوبي واسائتي الى نفسي فيا عظيم يا عظيم يا عظيم اغفرلي
العظيم من ذنوبي فانه لا يغفرالذنوب العظام الا انت يا لا اله الا انت يا
ارحم الراحمين."
8- اقامه نمازعيد.
9- زيارت امام حسين عليه السلام.
10- دعاى ندبه خوانده شود. سيد بن طاوس فرموده كه چون ازدعا فارغ شود به سجده
رود و بگويد:" اعوذ بك من نار حرها لا يطفى و جديدها لا يبلى وعطشانها لا
يروى" پس گونه راست را برخاک بگذارد و بگويد:" الهي لا تقلب وجهي في النار
بعد سجودي وتعفيري لك بغيرمن مني عليك بل لك المن علي" سپس گونه چپ را برخاک
بگذارد و بگويد: " ارحم من اساء واقترف واستكان واعترف" پس به حال سجده شود
وبگويد:" ان كنت بئس العبد فانت نعم الرب عظم الذنب من عبدك فليحسن العفو من
عندك يا كريم " پس از آن صد بار بگويد: العفو العفو.