اربعین حسینی87
اربعين سالار و سرور شهيدان اباعبدالله الحسين(ع) تسليت باد
صلي الله عليك يااباعبدالله
صلي الله عليك ياسفينة النجاه
صلي الله عليك يا زينب كبري
بام بر بام يار بايد رفت تاسرانجام كار بايد رفت
بايد ازسرگذشت چون ميثم تابه بالاي دار بايد رفت
تابه دارالمنار خلقت يار بادلي بي قرار بايد رفت
ره به جايي نميبرد هوشيار مست و ديوانه وار بايد رفت
حسين حسين حسين حسين حسين حسين
كي شود ياريار من باشد مونس شام تار من باشد
زچه از من كناره ميگيرد كي شود در كنار من باشد
مسجد نشناسم من حسين رسواي خراباتم
نه بنده ي تسبيحم نه شيخ مناجاتم
من عاشق مي خوارم محو رخ دلدارم
نه دعوي ديدارم نه اهل كراماتم
من مست مي عشقم هوشيار نخواهم شد
در كوي علي موتم(مردم) بر روي علي ماتم
اين حال عجب بنگر هم موتم و هم ماتم
در كوچه ي مشتاقي مستم از مي باقي من
مانده ام ساقي فاني شده حاجاتم
حسين حسين حسين حسين حسين حسين
ذريه زهرا را دارم به دل و جان دوست
هم غلام حسين هستم هم چاكر ساداتم
كار گلزار شود گر تو به گلزار آيي
مشتري سر بدهد گر سر بازار آيي
به تماشاي قدت دست و دل از كار كشند
گر تو سرمست و خرامان به سر كار آيي
به در قصر تو از شوق دربان شده ام
تا تو را بنگرم آن دم كه به دربار آيي
مشتري گر دو جهان بر سر راهت ريزند
حيف باشد كه تو برچشم خريدار آيي
مور را رخصت دربار سليمان نبود
مگرم از ره لطفي تو به ديدار آيي