ولادت حضرت عبدالعظيم حسني88
۸ربيع الثاني سالروز ولادت حضرت عبدالعظيم حسني مبارك باد
زندگي نامه حضرت عبدالعظيم حسني(ع)
گذري بر زندگي حضرت عبدالعظيم حسني
عبدالعظیم ع فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی ع است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت میرسد . پدرش عبدالله نام داشت و
مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس .
ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم ع در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با بركت او با دوران امامت چهار امام معصوم
یعنی امام موسی كاظم ع، امام رضا ع، امام محمّدتقی ع و امام علیّ النّقی ع مقارن بوده، محضر مبارك امام رضا ع، امام محمّد تقی ع و امام هادی ع را درك كرده و احادیث فراوانی از آنان روایت كرده است .
این فرزند حضرت پیامبر ص از آنجا كه از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی ع است به حسنی شهرت یافته است .
حضرت عبدالعظیم الحسنی ع از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین ع و از چهرههای بارز و محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت ع و پیروان آنان بود و در مسایل دین آگاه و به معارف مذهبی و احكام قرآن، شناخت و معرفتی وافر داشت .
ستایشهایی كه ائمه معصومین ع از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی ع گاهی اشخاصی را سؤال و مشكلی داشتند، راهنمایی میفرمودند كه از حضرت عبدالعظیم الحسنی ع بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش میشمردند و معرّفی میفرمودند .
در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم میخورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزكار، ثقه، دارای اعتقاد نیك و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد كرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم ع، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشهدا، امام حسین ع بیان شده است.
زمینههای مهاجرت حضرت عبدالعظیم ع از مدینه به ری و سكونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو كرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پیامبر ص و شیعیان ائمه علیه السّلام بسیار سختگیری میكردند، یكی از بدرفتارترین این خلفأ متوكّل بود كه خصومت شدیدی با اهل بیت ع داشت، و تنها در دورت او چندین بار مزار حضرت امام حسین را
در كربلا تخریب و با خاك یكسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند.
سادات و علویّون در زمان او در بدترین وضع به سر میبردند .حضرت عبدالعظیم ع نیز از كینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهای دروغ سخن چینان را بهانه این سختگیریها قرار میدادند، درچینن دوران دشوار و سختی بود كه حضرت عبدالعظیم ع به خدمت حضرت امام هادی ع رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه كرد، حضرت امام هادي ع او را تأیید فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستی .
دیدار حضرت عبدالعظیم ع در سامرا با حضرت امام هادی ع به خلیفه گزارش داده شد و دستور تعقیب و دستگیری وی صادر گشت، او نیز برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان میكرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد میكرد و شهر به شهر میگشت تا به ری رسید و آنجا را برای سكونت انتخاب كرد.
علّت این انتخاب به شرایط دینی و اجتماعی ری در آن دوره بر میگردد كه وقتی اسلام به شهرهای مختلف كشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهای مختلف ایران به اسلام گرویدند، از همان سالها ری یكی از مراكز مهمّ سكونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیّت خاصّی پیدا كرد . زیرا سرزمینی حاصلخیز و پرنعمت بود، عمرسعد هم به طمع ریاست یافتن بر ری در حادثه جانسوز كربلا، حضرت حسین بن علی ع را به شهادت رساند. در ری هم اهل سنّت و هم از پیروان اهل بیت ع زندگی میكردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری بیشتر محلّ سكونت شیعیان بود.
عبدالعظیم ع فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی ع است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت میرسد
حضرت عبدالعظیم ع به صورت یك مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محلّه ساربانان در كوی سكّه الموالی به منزل یكی از شیعیان رفت، مدّتی به همین صورت گذشت.
او در زیرزمین آن خانه به سر میبرد و كمتر خارج میشد، روزها را روزه میگرفت و شبها به عبادت و تهجّد میپرداخت، تعداد كمی از شیعیان او را میشناختند و از حضورش
در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش میشتافتند، امّا میكوشیدند كه این خبر فاش نشود و خطری جانِ حضرت را تهدید نكند.
پس از مدّتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم ع را شناختند و خانهاش محلّ رفت و آمد شیعیان شد، نزد او میآمدند و از علوم و روایاتش بهره میگرفتند و عطر خاندان عصمت ع را از او میبوئیدند و او را یادگاری از امامان خویش میدانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف میكردند.
حضرت عبدالعظیم ع میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسایل شرعی و حلّ مشكلات مذهبی آنان را برعهده داشت؛ این تأكید، هم گویای مقام برجسته حضرت عبدالعظیم ع است و هم میرساند كه وی از طرف حضرت امام هادی ع در آن منطقه، وكالت و نمایندگی داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام ع میدانستند و در مسایل دینی و دنیوی، وجود او محور تجمّع شیعیان و تمركز هواداران اهل بیت ع بود.
روزهای پایانی عمر پربركت حضرت عبدالعظیم ع با بیماری او همراه بود، آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت در آستانه محرومیّت از وجود پربركت این سیّد كریم قرارگرفته بودند، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاكمیت عبّاسیان برایش دردی جانكاه و مضاعف بود؛ در همان روزها یك رویای صادقانه حوادث آینده را ترسیم كرد: یكی از شیعیان پاكدل ری، شبی درخواب حضرت رسول ص را در خواب دید. حضرت پیامبر اكرم ص به او فرمود: فردا یكی از فرزندانم در محلّه سكّه المولی چشم از جهان فرو میبندد، شیعیان او را بردوش گرفته به باغ عبدالجبّار میبرند و نزدیك درخت سیب به خاك میسپارند.
سحرگاه به باغ رفت تا آن باغ را از صاحبش بخرد و افتخار دفن شدن یكی از فرزندان پیامبر ص را نصیب خویش سازد، عبدالجبّار كه خود نیز خوابی همانند خوابِ او را دیده بود، به رمز و راز غیبی این دو خواب پی برد و برای اینكه در این افتخار، بهرهای داشته باشد، محلّ آن درخت سیب و مجموعه باغ را وقف كرد تا بزرگان و شیعیان در آنجا دفن شوند.
حضرت عبدالعظیم الحسنی ع از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین ع و از چهرههای بارز و محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت ع و پیروان آنان بود
همان روز حضرت چشم از جهان فرو بست. خبر درگذشت این نواده رسول اكرم ص دهان به دهان گشت و مردم با خبر شدند و جامههای سیاه پوشیدند و بر در خانه حضرت عبدالعظیم الحسنی ع گریان و مویه كنان گرد آمدند؛ پیكر مطهّر او را غسل دادند، به نقل برخی مورّخان در هنگام غسل، در جیب پیراهن او كاغذی یافتند كه نام و نسب خود را در آن نوشته بود؛ بر پیكر او نماز خواندند، تابوت او را بردوش گرفتند و با جمعیّت انبوه عزادار به سوی باغ عبدالجبّار تشییع كردند و پیكر مطهّرش را در كنار همان درخت سیب كه رسول خدا ص به آن شخص اشاره كرده بود، دفن كردند تا پارهای از عترت مصطفی ص در این باره به امانت بماند و نورافشانی كند و دلباختگان خاندان پیامبر ص از مزار این ولیّ خدا فیض ببرند.