0ولادت باسعادت اميرالمونين علي بن ابي طالب (ع) مبارك باد0


 

ولادت امام علي(ع)88

سیزده رجب بود.
خورشید آرام آرام خود را از پشت کوه ابو قبیس بالا کشید.
نور کم فروغ خویش را روانه مکه، زیستگاه دیرین مردان خدا کرد.
کوچه‌ها شلوغ‌تر از هر روز به نظر می‌رسید.
اطراف کعبه ازدحام چشمگیری بود.
خورشید باز هم بالاتر آمد. اینک تکاپو و رفت و آمد غیر معمول مکه، کاملا جلب نظر می‌کرد. هر کس از خانه خارج می‌شد، یک راست به طرف کعبه می‌رفت.
اطراف مکه لحظه به لحظه شلوغ‌تر می‌شد.
این همه مردم، صبح اول وقت، به یقین برای طواف از خانه خارج نشده‌اند.
عده‌ای رنگ به چهره نداشتند.
تعدادی از زنان بنی‌هاشم، هراسان به کعبه می‌نگریستند. چند نفر به طرف در ورودی کعبه رفتند.
خدمتگزاران مسجدالاحرام از این در وارد کعبه می‌شدند و خانه را نظافت می‌کردند.
تلاششان برای ورود به کعبه بی‌نتیجه ماند.
یکی گفت: سه روز است که تلاش می‌کنیم این در را باز کنیم.
مردی گفت: تا به حال نه چنین چیزی دیده و نه شنیده‌ام.
شما را به خدا به این شکاف نگاه کنید!
دیوار شکاف خورده!
از هم باز شده!
یکی را در خود جای داده!
بعد هم دوباره بسته شده!
جوانی با صدای بلند فریاد کشید.
این کعبه است.
خانه خداست.
معمار آن آدم صفی و ابراهیم خلیل بوده.
آجرهایش با دستان اسماعیل ذبیح آشناست.
زمینش بدن انبیای بزرگ خدا را، در آغوش گرفته.
چگونه می‌شود سه روز، زن بارداری را در خود جای دهد؟
پیرمرد گفت:
من و دوستانم با چشمان خود دیدیم! ما چند نفر کنار کعبه حرف می‌زدیم، فاطمه بنت اسد وارد شد. به سختی راه می‌رفت. از درد به خود می‌پیچید. مقابل کعبه ایستاد، دست‌هایش رو به آسمان بود و مناجات می‌کرد.
نزدیک شدم ببینم با این حال زار برای چه اینجا آمده؟
با خدا چه کار دارد؟ شنیدم می‌گفت:
پروردگارا!
من به تو و به هر پیامبری که فرستادی، ایمان آورده‌ام.
هر کتابی که نازل کردی باور دارم.
گفته‌های جدم ابراهیم علیه السلام را تصدیق می‌کنم.
پیرمرد توضیح داد: می‌دانید که فاطمه بنت اسد، از نوادگان اسماعیل است.
بعد گفت: از تو می‌خواهم که به حق خانه‌ات و به حق فرزندی که همراه دارم.
- او که با من سخن می‌گوید و مونس من است و یقین دارم یکی از آیات عظمت توست - ولادت او را بر من آسان کنی.
تا این سخنان از دهان او خارج شد ناگهان دیوار کعبه شکاف برداشت! شکاف کاملاً باز شد.
به حدی که یک نفر بتواند به راحتی از آن رد شود. بعد هم او وارد شد و لبه‌های شکاف به هم رسید. اینک سه روز است داخل کعبه است.
در همین گیر و دار چشم‌ها به طرفی برگشت. مردی با چهره‌ای جذاب وارد مسجدالحرام شد. لبخند دل نشینی بر لب داشت.
از همان دور که می‌آمد، به شکاف کعبه خیره شده بود؛ همان جایی که سه روز قبل باز شده بود و زن بارداری را در آغوش گرفته بود.
جمعیت اطراف کعبه افزوده شده بود و همگی متوجه مرد تازه وارد بودند او کیست؟ ابوطالب است! همسر فاطمه بنت اسد، که اینک در کعبه است.
ابوطالب در مکه از احترام فراوانی برخوردار بود و بزرگ خانه خدا محسوب می‌شد. در کارهای مهم، حرف، همیشه حرف او بود. پدرش عبدالمطلب نیز این گونه بود؛ همان که در داستان ابرهه و اصحاب فیل، شایستگی فراوانی از خود نشان داد.
ابوطالب نزدیک شد. مردم به احترام او کمی عقب ایستادند. کسانی که در اطراف نشسته بودند تمام قامت ایستادند. نزدیک شد و تا نزدیکی شکاف رفت. خدای بزرگ! این فرزند کیست که خانه خدا این گونه پذیرای  مام اوست؟ 

 

ولادت امام علي(ع)88

 

 


ــــ مختصری از زندگی امام علی علیه السلام

حضرت علی علیه السلام بنابر مشهور، روز سیزدهم ماه رجب، سى سال بعد از عام الفیل، در شهر مكه معظّمه، در میان كعبه الهى دیده به جهان گشود و با نور طلعتش، جهانى تاریك را روشنائى بخشید.

در اولین مرحله‌اى كه حضرت رسول صلوات الله علیه، قنداقه این نوزاد مبارك را از مادرش تحویل گرفت، نوزاد با زبان فصیح خواند:

"بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤمِنُونَ الَّذینَ فى صَلوتِهِمْ خاشِعُونَ..." (سوره مؤمنون/ آیه 1) ؛ به نام خداوندى كه بخشنده و مهربان است، همانا آن مؤمنینى كه در هنگام به جا آوردن نماز، خاشع باشند؛ رستگار و سعادتمند خواهند بود.

حضرت محمّد صلّى الله علیه و آله در مقابل، به او فرمود: یا على! بدان كه مؤمنین به وسیله تو رستگار خواهند شد.

نام: على (نام آن حضرت به عنوان علىّ مرتضى به ترتیب حروف أبجد: 110، 1450 مى‌باشد.) " سَلام اللهِ علیهِ یَوم وُلِدَ، وَ یَوم استُشهدَ و یَوم یُبعثُ حیّا. "

كنیه: ابوتراب، ابو الائمّه، ابوالحسن و ... .

لقب: امیرالمؤمنین، یعسوب الدّین، یعسوب المؤمنین، قائد الغرُّ المحجَّلین، امام المتّقین، سیّد الاوصیاء، اسدالله، مرتضى، حیدر، أَنزع، قَضْم، وصىّ، ولىّ و ... .

پدر: عمران عبدمناف معروف به ابوطالب.

مادر: فاطمه بنت اسد، نوه هاشم، اولین زن هاشمیه‌اى كه با مرد هاشمى، ابوطالب ازدواج كرد؛ و چون در پرورش حضرت رسول دخالت داشت، حضرت او را به عنوان مادر خطاب مى‌نمود.

نسبت امام على بن ابى طالب، با سى واسطه همانند رسول گرامى اسلام، به حضرت آدم صلوات الله علیهم مى‌رسد.

نقش انگشتر: حضرت داراى چهار انگشتر بوده است، كه بر هر كدام نقش مخصوصى حكّ شده بود.

دربان آن حضرت را سلمان فارسى و قنبر نام برده‌اند.

اولین كسى كه به نبوت حضرت رسول صلی الله علیه و آله آورد، على علیه السلام بود، كه در سن هفت سالگى با آن حضرت نماز جماعت خواند.

آن بزرگوار در تمام جنگ‌هاى زمان حضرت رسول غیر از جنگ تبوك، مشاركت داشت و بیشترین پیروزى‌ها به دست برومند و تواناى آن حضرت نصیب اسلام و مسلمین گردید.

طبق نقل ابن عساكر: جنگ بدر توسط امام على علیه السلام در سن 20 سالگى به نفع اسلام و مسلمین به پایان رسید و نیز مكه توسط حضرتش در سن 28 سالگى فتح گردید.

پس از رحلت حضرت رسول صلّى الله علیه و آله جنگ‌هائى بر علیه اسلام و بر علیه آن حضرت توسط منافقین و مخالفین به وقوع پیوست، كه مهم‌ترین آنها سه جنگ به نام‌هاى: جمل، صفّین و نهروان مى‌باشد.


جنگ جمل در ماه جمادی الثّانى، سال 36 هجرى قمرى، با ناكثین، به سركردگى عایشه، طلحه و زبیر، اتفاق افتاد. [مطابق با آذر ماه، سال 35 شمسى.]
جنگ صفین در ماه ذى الحجه، سال 36 هجرى قمرى، با مارقین، به سركردگى معاویه، رخ داد. [مطابق با خرداد ماه، سال 36 شمسى.]

جنگ نهروان در سال 38 هجرى قمرى [مطابق با اردیبهشت ماه، سال 37 شمسى.]، با قاسطین، به سركردگى خوارج واقع شد؛ و ایشان حدود چهل هزار نفر بودند، كه با نصایح حضرت دوازده هزار نفر آنها توبه كردند و فقط 9 نفرشان از معركه گریختند؛ و مابقى كشته شدند و از مسلمین نیز تعداد 9 نفر شهید گشت.

و به طور كلى آن حضرت هفتاد و دو مرحله جنگ و مبارزه با مخالفان و دشمنان داشته است. [آمار مذكور طبق جمع بندى صاحب كتاب ارشاد القلوب دیلمى، صفحه 219 مى‌باشد.]

حضرت در مناسبت‌هاى مكرّر و مختلف، توسط پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله به عنوان اولین جانشین و خلیفه تعیین و معرفى گردید.


و در نهایت، پس از حجّة الوداع، روز هیجدهم ذى الحجّة، سال نهم قمرى [مطابق با دهم فروردین ماه، سال دهم شمسى.]، حضرت در محلى به نام غدیر خم بین مكه و مدینه به طور رسمى مطرح و منصوب به ولایت و خلافت شد.

ولى به علت‌هایى، خلافت ظاهرى به دست دیگران افتاد، تا آن كه در سال 35 هجرى، پس از قتل عثمان مردم با حضرت على علیه السلام بیعت كردند و این بیعت پنج سال به طول انجامید.

امام على علیه السلام در تمام دوران عمر پر بركتش، بر جمیع علوم و فنون ظاهرى و باطنى آشنا و مسلط بود.

معجزات و كرامات بى شمارى از آن امام مظلوم، "چه در زمان حیات و چه پس از آن" واقع و صادر گردید، كه اكثر دانشمندان شیعه و سنى و بلكه دانشمندان دیگر مذاهب در كتاب‌هاى مختلف خود ذكر كرده‌اند.


آن حضرت در اجراى حقّ و عدالت و قانون، و طرفدارى و حمایت از مظلومان و محرومان، همچنین مبارزه با بى‌ عدالتى و برخورد با ظالمان و چپاولگران، قاطع و سختگیر بود.
و احادیث بسیارى در شأن و عظمت آن امام مظلوم وارد شده است.

در مدت عمر شریف حضرت بین محدّثین و مورّخین اختلاف است؛ ولى مشهور 63 سال گفته‌اند، كه 33 سال همزمان با پیغمبر اسلام صلّى الله علیه و آله 10 سال قبل از بعثت، 13 سال در مكه و 10 سال در مدینه بود و سى سال هم پس از رحلت آن حضرت با تحمل سختى‌ها و مصائب جانكاه به سر برد.

مدت امامت و خلافت واقعى آن امام علیه السلام، كه بلافاصله پس از رحلت حضرت رسول صلّى الله علیه و آله شروع شد، سى سال به طول انجامید؛ و خلافت ظاهرى و واقعى كه پس از قتل عثمان شروع گردید، تنها پنج سال بوده است.

در تعداد فرزندان آن حضرت نیز بین محدّثین و مورّخین اختلاف است، لیكن سیّد محسن امین [ أعیان الشیعه: ج 1، ص 327. ] تعداد اولاد امام على علیه السلام را 33 نفر پسر و دختر نام برده است.

شهادت و محلّ دفن: حضرت در سال چهلّم هجرى [مطابق با یازدهم بهمن ماه، سال 39 شمسى]، صبح جمعه، نوزدهم ماه رمضان، در محراب عبادتِ مسجد كوفه كه یكى از چهار مسجد معروف و عظیم القدر است توسّط عبدالرّحمن بن ملجم مرادى؛ و ترغیب زنى به نام قطّامه، به وسیله شمشیر زهراگین ترور شد؛ و شب 21 همان ماه به فیض عُظْماى شهادت نایل گردید.

میسّر نگردد به كَس این سعادت                                 به كعبه ولادت، به مسجد شهادت

و پیكر مطهّر و مقدس آن حضرت در نجف اشرف، كنار حضرت آدم و نوح علیهم السلام دفن گردید؛ و قبر آن حضرت توسط حضرت نوح علیه السلام تهیه و آماده شده بود.

نماز آن حضرت چهار ركعت است: در هر ركعت پس از قرائت سوره حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید خوانده مى‌شود.

و بعد از سلام نماز، تسبیح حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها، گفته مى‌شود و سپس خواسته‌هاى مشروع خود را از درگاه خداوند سبحان تقاضا نماید.